دلم گرفته
اینروزا دلم گرفته داداشیم داره برای ادامه تحصیل از پیشمون میره حداقل واسه پنج سال شمارش معکوس شروع شده وقتی آبان ماه این وبلاگو ایجاد کردم علی بهم گفت خیلی خوبه چون وقتی ازتون دور بشم بازم میتونم مهیارو ببینم اما باورم نمی شد اینقدر زود میگذره انگار همین دیروز بود واسش خیلی خوشحالم چون داره با هدف زندگی می کنه اما واسه خودم ناراحتم چون دوری ازش برام سخته دوشنبه خونه مامان بودم واسه سربازی اقدام کرده 45 روز دوره آموزشی و بعدش هم بای بای رفت موهاشو کوتاه کرد مهیار همش نگاش میکرد . حتما بچم با خودش فکر میکرده این چرا اینجو...