مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

دوباره سفر به مشهد

1392/3/1 15:06
نویسنده : مامان سوده
455 بازدید
اشتراک گذاری

دوباره سفر

یه خورده واسه رفتنم شک دارم فردا شب مامان و بابا وسعید و فاطمه جون دارن چندروزی     میرن مشهد .

امین خیلی بهم اصرار کرد که تو هم برو یه آب و هوایی عوض میکنی . یه کار اداری هم تو مشهد دارم که البته واسه انجامش عجله ای ندارم .

تردیدم به خاطر اینه که : 

 1-مهیار خیلی به من وابسته است می ترسم اذیت بشیم .اوه

2-دوست ندارم روز مرد ، امینو تنها بذارم . ناراحت

اولیش تا حدی برطرف شده چون دیروز با تکتم دختر خاله ام صحبت کردم میگفت ما  نمیذاریم بهت سخت بگذره کمکت میکنیم  .  دایی سعید هم همراهمون هست و مهیار باهاش خوب کنار میاد . یه عمه نازی هم مشهد داریم که میدونم خیلی کمکم میکنه

اما در مورد دومیش .............

یعنی برم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟عینکعینک

اگه دلو بزنم به دریا و برم این اولین سفر مهیار با قطار میشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مانلی مادر باران
1 خرداد 92 19:47
شرمنده من نمیتونم کمکی کنم چون خودم اینجور مواقع خدای تردیدم


با کلی تردید تصمیم گرفتم برم امیدوارم از رفتنم پشیمون نشم
مانلی مادر باران
1 خرداد 92 19:50
سوده جون من با اینترنت اکسپلورر میرم باز میشه وب مامان آریا شماهم با این مرورگر امتحان کن


مرسی امتحان میکنم
مامان محمد امين
2 خرداد 92 1:55
هر جور كه دلت رضا ميده عزيزم...اگه رفتي حرم منم دعا كن مواظب قند عسلم باش رمزو خصوصي ميذارم


ممنونم عزیزم
مامان محمد امين
2 خرداد 92 15:05
بهم اميد واهي نده گلم ميدونم كاملن شبيه باباشه


عزیزم بیشتر بیشتر شبیه باباشه اما یه کوچولو که شبیه شما هست
مانلی مادر باران
3 خرداد 92 13:01
روز بابا امین مهیار عسل مبارک باشه امیدوارم همیشه در کنار هم خوشبخت باشین


مرسي مانلي جون
مامان زهرا
4 خرداد 92 3:09
پسرک شیطون روزت مبارک مرد کوچک


ممنونم از لطفت عزیزم
مامان زهرا
4 خرداد 92 3:30
عزیزم چقدر خوب که موافقید همدیگه رو ملاقات کنیم فکر کنم روز خوبی هم برای بچه ها و هم خودمون بشه


حتما همینطوره
نوشين مامان آريا
4 خرداد 92 10:18
اميدوارم خوش بگذره بخصوص به مهيار جون و اذيت نشه.
فائزه مامان مهدیار
4 خرداد 92 15:11
من که اصلا بدون بابای مهدیار نمیتونم از شهر خارج شم خیلی بهش وابسته م
ولی هر طور دوست داری
تا نرفتی گلم این روز رو به گل پسرت و همسر محترمت تبریک میگم ببوس مردکوچولوتو


مرسی فایزه جونم
مانلی مادر باران
7 خرداد 92 16:09
سلام هنوز برنگشتین از مشهد


سلام مانلی جون برگشتیم جاتون خالی خوب بود
مامان زهرا
8 خرداد 92 2:34
بیائید تا هستیم همدیگر را لمس کنیم، سنگ قبر احساس ندارد . . .
مانلی مادر باران
9 خرداد 92 9:26
خدا رو شکر که خوش گذشت همیشه به گشت و شادی