مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

دومین سفر مهیار جون به مشهد

1392/2/30 3:45
نویسنده : مامان سوده
441 بازدید
اشتراک گذاری

مهیار جوجو واسه دومین بار  تو تاریخ 1392/02/11رفت وطن به ظور کلی بهمون خوش گذشت

شب ساعت 11 راه افتادیم دایی علی همراهمون بود واسه همین خیلی راحت بودیم .ایندفعه مهیار جون تو راه خیلی خوب بود آخه خوابش درست شده و شبها خووووووووووب می خوابه و تو ماشین مامان و پسر چشم خوابو در آوردیم.

اما مدت اقامتمون یه خورده جوجو اذیت شد آخه رفتنمون همزمان شد با در اومدن دومین دندون مهیار و ورم لثه ی بالاییش .

یه مشکلی هم برام پیش اومده از وقتی که برگشتیم مهیار همش به من یا امین چسبیده و از یه قدمی اش نمی تونیم دور بشیم . فقط وقتی خونه ی مامان اینا هستم اوضاع بهتره .یه جورایی به مهیار حق می دم اما خودم خیلی خسته شدم. با خودم قرار گذاشتم بهش زمان بدم شاید قراره به آرامش برسه. بلاخره تو مشهد همش آدمهای جدید دیده و تقریبا هر وعده مهمونی بودیم شاید خسته است و یا شاید به دور هم بودن عادت کرده اگر درست نشه باید یه فکر اساسی براش بکنم اینطوری نمی شه ادامه داد.

قبل از سفر یه لیست بلند بالا از سوالهایی که در مورد مهیار داشتم تهیه کردم و به فرزانه دوستم دادم تا از استاد قدیمی ام بپرسه (آخه فرزانه جون الان تو همون دانشگاهی که من درس خوندم داره ارشد می خونه و با استادام در ارتباطه ) فکر کنم باید این موضوع رو هم به لیستم اضافه کنم متفکر

خواب مهیار درست شد

غذا خوردنش درست شد

پس اینم درست میشه سوده خانوم صبور باشچشمک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان زهرا
30 اردیبهشت 92 4:48
عزیزم امدی پیشم ادرس نزاشتی کلی فکر کردم که از کجا رفتم تا به شما رسیدم و بلاخره پیدات کردم حیفه ادم دوستای خوبشو نگه نداره


وااااااای ببخشید چه خوب که پیدا شدم
مانلی
30 اردیبهشت 92 9:22
زیارت قبول مهیار جوجوک منم فقط دوبار رفتم مشهد . سوده جون ماشالا به پشتکار من هنوز با بچه سه سال و اندی نتونستم مشکل غذا و خوابشو کامل حل کنم لطفا به منم یاد بده برای بچه بعدی این مشکل مهیار جونم حل میشه دلیلش 9 ماهگی که بچه مادر و اشناها رو بیشتر میشناسه بیشتر بهشون میچسبه . یه عالمه ماچش کن از طرف من


مانلی جون انشاالله به زودی یه سفر به مشهد قسمتتون بشه
حل اون دوتا مشکلش خیلی سخت نبود اما زمان بردامیدوارم این یکی هم زودتر حل بشه
تجربه این چند ماهه مامان بودن به من گفته که این حل بشه یکی پشتش میاد ولی هر چی باشه شیرینه
نوشين مامان آريا
4 خرداد 92 10:15
زيارت همگي قبول باشه. عزيز كوچولو ايشااله زود دندونت در بياد اذيت نشي آريا كه خيلي سر دندوناش اذيت شد سوده جون الان آريا دو سه ماهي ميشه كه نسبت به قبل كمتر به من ميچسبه . هنوزم كه مهموني ميريم اولش تو بغل منه تا كم كم عادت كنه مهيار كه هنوز خيلي به قول آريا چوكولوه


وای یعنی حالا حالاها باید تحمل کنم
فائزه مامان مهدیار
4 خرداد 92 15:13
زیارت قبول دندان دوم مبارک همیشه به گردش