مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

عادت های من در ششمین و هفتمین ماه زندگی

1391/12/22 4:33
نویسنده : مامان سوده
793 بازدید
اشتراک گذاری

من عادت های ماه قبلمو دارم اما با یه خورده تغییر:

 

 

 مامانم تو ادامه مطلب نوشته من چه کارهایی بلدم 

 

قلقلک دادن بدنمو دوست دارم و گاهی کلی با اینکار میخندم،آینه رو دوست دارم البته بیشتر دوست دارم نی نی تو آینه رو بگیرم با دستام ،و وقتی این کارو می کنم مامانم واسم می خونه :

سلام سلام کی هستی ؟ تو هم یه نی نی هستی ؟نی نی توی آینه    شکل تو شکل منه !!!!!!!

مو میکشم و اشکتونو در می آرمگریه

همچنان عاشق نوازشم اما اینقدر شیطون شدم که یه جا نمی مونم فقط وقتی خوابم میاد و حوصله ندارم اینور و اونو بچرخم آروم کنار مامان و بابا دراز می کشم و با عشوه نگاهشون می کنم تا نوازشم کنن   

حالا دیگه وقتی غلت میزنم به سرعت خودمو به جائیکه دوست دارم میرسونم و وقتی صدام در نمیاد مامانم می فهمه دارم با سیم و کابل برق بازی میکنم یا شاید رفتم سر وقت چاه آشپزخونه قبل از اینکه به اینا علاقه مند بشم به ریشه های فرش خیلی علاقه داشتم

تو اولین روز های هفت ماهگی شروع به چهار دست و پا رفتن کردم البته وقتی شش ماهه بودم حالتشو میگرفتم اما نمی تونستم برم درست در تاریخ 09/12/1391 بین ساعت 9 تا 11:30 شب.   دایی سعید داشت استراحت میکرد که من گیر داده بودم برم بغلش مامانم نمی ذاشت  و اینقدر تلاش کردم که یهو شروع کردم چهار دست و پا رفتن و همگی کلی ذوق کردن

شصت پاهام خیلی خوشمزه است خیلی می خورمشون

همچنان آخر شبها قهقهه می زنم مامانم می گه شاید اینکارو می کنه که نخوابه

بغل همه می رم اولویت با آقایونه و هیچ پیشنهادی رو رد نمیکنم البته به آدمهای جدید خیره می شم و نگاهشون می کنم

دیگه زیاد عینک نمی کشم و بابا امین یه کم راحت تر منو می تونه بغل کنه

هنوز هم به دایی علی خیره می شم و بعضی وقتها هم واسه اینکه برم بغلش گریه می کنم

کتابامو دوست دارم اما واسه پاره کردن

حمام که نگو همش دارم تو بغل مامانم بالا و پایین میپرم و ذوق میکنم دستمو تو آب می کوبم و جیغ کوچولو میکشم و......

گوشی تلفن ، کامپیوتر ،دو شاخ اتو ، شلنگ ماشین ظرفشویی، شارژر موبایل از علاقه مندی های من هستن

وسایلو می تونم با دو دستم بگیرم و اسباب بازی هامو به هم می کوبم

گاهی اوقات با انگشتام بازی میکنم یه شب که داشتیم می رفتیم خونه دایی سعید تو ماشین تا بابا امین ضبطو روشن کرد شروع کردم به نانای نای البته از نوع پسرونه یعنی بالا و پایین می پریدم و دستامو حرکت می دادم تازه خونه دایی سعید هم کلی نانای نای کردم

اینم یه عکس از شب نای نای

 دیگه از اونموقع حتی وقتی مامانم برام می خونه نی نانای نای من اینکارو میکنم بعضی وقتها هم که از یه چیزی ذوق زده می شم با این حرکت ذوقمو بروز میدم

ددر خیلی دوس دارم وقتی در خونه باز میشه خودمو به سمت در میکشم و ذوق می کنم

وقتی بیرون باشم حتی گاهی اوقات درست وحسابی شیر نمی خورم . مامانم بهم شیشه می ده منم شیرو تو دهنم نگه میدارم و قرقره میکنم و بعدش هم کلی می خندم

دکی بازی رو دوست دارم

وقت تعویض پوشک کلی مامانمو حرص میدم آخه من دوست دارم در حال حرکت پوشکمو ببندن و برای مامانم امکان پذیر نیست

وقت لباس عوض کردن خونه رو سرم می ذارم

با بچه ها دوست دارم بازی کنم

راستی سر مامانم خیلی شلوغه این روزا این پستو چند روز بود چک نویس کرده بود و وقت نمی کرد بذاره الانم اومده خونه مامانش تا یه ذره استراحت کنه و یه سر و سامونی به ابنجا بده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان محمد امين
24 اسفند 91 2:51
الهي فدات شم كوچولوي خوردني تو ناناي هم بلد بوديو رو نميكردي
نوشين مامان آريا
26 اسفند 91 10:52
عزيزم تو هم عاشق ددر هستي چهاردست و پا راه رفتنت مبارك باشه گل پسري ايشااله روزي قدمهاي استوار زندگيتو برداري پيشاپيش عيدت مبارك باشه سال خوب و پر از موفقيت و شادي و سلامتي در كنار بابا و مامان برات آرزومندم
شقایق مامان آرشا
29 اسفند 91 12:31
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم هر روزتان نوروز
مامان محمد امين
1 فروردین 92 11:40
یک نفر همره باد آن یکی همسفر شعر و شمیم یک نفر خسته از این دغدغه ها آن یکی منتظر بوی نسیم همه هستیم در این شهر شلوغ این کفایت که همه یاد همیم عیدتون مبارک
مانلی
2 فروردین 92 20:29
سلام سال نو حال نو قالب وبلاگ نو مبارک
مامان کیان کوچولو
4 فروردین 92 13:42
عزیز دلم نااااازی عیدت مبارک خااااله
مژده (مامان پردیس)
7 فروردین 92 12:45
سال نو مبارک امیدوارم سال خوب و خوشی پیش رو داشته باشید ماشالله به مهیار جون زرنگ و بانمک می بوسمت عزیزم
مهدیه
8 فروردین 92 15:05
سلام خوشحال میشم از وبلاگمون دیدن کنید و در صورت تمایل خاطره ی تولد نی نی تون رو در اختیارمون بذارین تا آرشیو زیبایی از خاطرات زایمان رو در اختیار مادران باردار قرار بدیم!
مانلی مادر باران
14 فروردین 92 13:32
چقد شما خوردنی شدی و چقد کارای جدید یاد گرفتی گل پسر