فرهنگ لغت مهیار جونم
این کلمه هاییه که مهیار تا سیزده ماهگی میگفت :
ba =آب - به به she = شیر
da - dada = زنگ در - زنگ تلفن - دردر
man - mam = من baba = بابا
daaaaad - daaady = دالی
bide = بده bim = بریم akh = آخ بع بعی میگه = بع بع
حالا اینا بهش اضافه شده:
بابای = خداحافظی
با آآآآآ= بالا
بابایی= یه بار بابای امین داشت میبردش پارک از ذوقش تو راه پله ها تند تند میگفت بابایی
تو خونه همش امینو صدا میزنه بابا .حتی وقتایی که امین خونه نباشه !!!!
بو / پو=توپ
دای /داعو=دایی
ازش می پرسم شب کی میخواد بیاد خونمون ؟ میگه دای
مه = مهیار
وقتی میگم اسمت چیه ؟ میگه مه بعدشم کلی ذوق میکنه
گیژه = گوجه فرنگی
خی / خیا = خیار
با = باز
وقتی میخواد در چیزی رو باز کنه میگه
به به = غذا
یه وقتهایی هم وقتی داری غذا یا شیر میخوره سرشو تکون میده و میگه به به
نای نای = رقصیدن
بهش میگم مهیار جوراباتو بپوشی کجا بری؟میگه ددردر
دیش=جیش
یه وقتایی که تو پوشکش جیش میکنه میاد میگه دیش
ما = ماشین
دییییز = هواپیما
اووووووووو = الو
وقتی گوشی میگیره دستش میگه اوووو
بدو بدو / بردو بردو = بدو
یه وقتایی که گشنه است تا شیرش آماده بشه میگه بدو بدو بعضی وقتا هم در حال بازی این کلمه رو تکرار میکنه
داخه = داغه
لالا = خواب
وقتایی که خسته است میگم مهیار لالایی بگو خوابت ببره سرش تکون میده و میگه لالای لالای
شب ها هم بهش مهیار بریم بخوابیم ؟ خیلی قاطع میگه نه
اینا رو هم بعد از کلی سر و کله زدن تازه میگه البته نه همیشه
جوجه میگه = دیک دیک یا دی دی
هاپو میگه = آپ آپ
گاوه میگه = ماااااا ما