واکسن دو ماهگی
شازده کوچولومونو بردیم درمانگاه شهرداری ابتدای بلوار اشرفی اصفهانی تا واکسن بزنیم .
پسر گلم شب قبل ساعت ٣٠/١شب خوابید ی و تا ٧ صبح بیدار نشد ی و من هم چون عادت داشتم که هر شب چند بار با صدات بیدار بشم ، صبح وقتی بید ار شدم و دیدم هوا روشنه تعجب کردم
باورم نمیشد که گل پسر شکمو واسه شیر خوردن بیدار نشده.
تو درمانگاه اول برات تشکیل پرونده دادن بعد قد و وزن و دور سرت رو گرفتن . قدت نرما ل بود و وزن و دور سرت بالاتر از نرمال خدا رو شکر که پسرم رشدش خوبه . بعد رفتیم تو یه اتاق رو تخت گذاشتمت پرستار بهت قطره خوراکی فلج اطفال داد فکر کنم خوشت اومده بود چون وقتی پرستار رفت کنار با چشمات دنبالش می کردی و میخندیدی . بعد از اون واکسن سه گانه وهپاتیت تزریق شد و صدای گل پسرم همه ی در مانگاه رو برداشت .من نمیتونستم چند لحظه بغلت کنم و تو نگاهم می کردی و گریه می کردی . وقتی با التماس نگام می کردی و من نتونستم بغلت کنم ، ای کاش می شد فکرت رو بخونم . آخه می گن چون معنای کار ما رو درک نمی کنی یه جور تنبیه تو ذهنت تلقی می شه .
بعد از تزریق واکسنت رفتیم خونه مامانی و تا روز بعد اونجا بودیم . منم برات وضعیتت رو تو یه لیست نوشتم :
تب
درجه |
ساعت |
درجه |
ساعت |
درجه |
ساعت |
36/9 |
23:10 |
36/6 |
15:32 |
35/2 |
12:30 |
36/6 |
23:40 |
36/1 |
16:25 |
35/7 |
12:55 |
36/4 |
24:25 |
36/6 |
16:45 |
36/1 |
13:10 |
37/3 |
1:40 |
36/1 |
17:25 |
36/6 |
13:45 |
35/7 |
2:30 |
35/9 |
17:45 |
35/9 |
14:00 |
36/6 |
3:15 |
36/7 |
18:25 |
35/7 |
14:30 |
35/7 |
5:30 |
36/8 |
19:25 |
36/4 |
15:00 |
گریه و بی تابی
16:00-16:20 |
13:20 -13:45 |
16:55-17:15 |
14:28-14-38 |
19:00-19:10 |
14:45-14:55 |
22:50-23:05 |
15:05-15-20 |
زمان شیر خوردن
15:40 |
15:30 |
14:48 |
14:28 |
13:20 |
12:45 |
11:30 |
3:15 |
23:40 |
23:00 |
22:25 |
19:00 |
18:00 |
16:00 |
قطره استامینوفن و کمپرس
هر 4 ساعت تا دو روز قطره استامینوفن که البته وقتی دیدم تب نکردی من روز دوم هر 6 ساعت بهت قطره دادم
کمپرس سرد روز اول هر یک ساعت و کمپرس گرم روز دوم