مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

فروردین 1393 پست سوم

1393/3/16 18:13
نویسنده : مامان سوده
754 بازدید
اشتراک گذاری

 کیک پزون

یه روز هوس کیک پزی به سرم زد

اما دست تنها که نمیشد کیک پزون راه انداخت متفکر

واسه همین مهیار اومد کمکم چشمک

 

شکلک های محدثه

 

قالبو دادم مهیار برام چرب کردبوس

بله ما اینجوری از استعدادهای بچه استفاده میکنیمراضی

 

از اونجایی که یه بار مهیار از روی میز خونه ی مامانی ،سقوط آزاد داشته و  در اثر این سقوط کلی استرس به ما وارد شده

 وسایل  کیک پزی رو براش رو زمین گذاشتم

الهییییی یاد سقوطش افتادم

مهیار رو نشونده بودم رو میز . حدود یک متر و نیم بلندی میزه  ترسو و خودم داشتم کنارش لاک میزدم .

نمی دونم چی شد این بچه هی حرف میزد منم حواسم نبود چی میگه بد جوری رفته بودم تو خودم . یهویی دیدم اومد پایین .اینقدر ترسیدم که به جایی که بچه رو جمع کنم زدم تو سرمو یه جییییغ بنفش و دویدم رفتم تو اتاق

و مهیار هم که انگار به صندلی من گیر کرده بود با این حرکت من افتاد رو زمین و خدا رو شکر فقط دستش یه کم باد کرد  خنده 

مامانم هم سریع رفت مهیارو برداشت و اومد به من آب قند داد خندونک 

بعدشم مهیارو بردیم دکتر تا ازش عکس بندازه

مهیار خودش داشت واسه دکتر تعریف میکرد چی شده

میز افادم دست درد

بله ما اینجور مامانی هستیم ،بچه رو میزاریم رو یه میز بلند و یادمون میره ازش 

وقتی هم می افته و به ما گیر میکنه یه جا خالی میدیم که بخوره زمینراضی

 

خلاصه مهیار تا اطلاع ثانوی از بالا نشستن معذوره

 

شکر آسیاب می کنیم

میخواستم تخم مرغ بشکونم فرستادمش جارو برقی رو تعمیر کنه

اونم دست منو خوند خندونک

دوباره بهش بااااااج دادم

اما نشد  با ژله پاشد اومد

و ژله شو ریخت تو سفیده ی تخم مرغ گریه

 

دو تایی مواد کیکو تو قالب ریختیم و راستش اصلا فکر نمیکردم خوب بشه آخه خیلی طول کشید .ژله هم افتاد توش و

اما خوب شد از این به بعد تو مواد کیکم ژله میریزمخندونک

اون گوشه هم که خالیه به محض بیرون اومدن از فر مهیار داغ داغ میل کرد

بعدشم اینجوری جارو میکنیم آشپزخونه رو

 

و در آخر کیکمونو برداشتیم و رفتیم خونه ی بابایی

پسندها (4)

نظرات (5)

زهرا مامی ایلیا (شیرین تر از عسل )
6 تیر 93 4:40
به به عجب کیکی عجب سلیقه ای عجب تزیین قشنگی خواااهر بدو بدو بیا تو وایبر این عکس خوشگل و به همراه اموزش پخت و تزیینش بزار منتظرم هااا
مامان سوده
پاسخ
چشم گلم میام حتما خانومی
مامی جون
6 تیر 93 13:56
به به دست مامانی با کیک قشنگشون درد نکنه من موهای محمد امینو با شامپو جانسون میشورم...البته الان که هوا خیلی گرم شده بردم موهاشو کوتاه کردم...چون همش عرق میکردو اذیت میشد ... ولی اگه از نظر شیمیایی و اینا ضرر نداشته باشه سرم مو سینره براش بزن فک نکنم گره بخوره ... چون من خودمم موهام اینجوریه
مامان سوده
پاسخ
خواهش عزیزم شامپو جانسونو هم امتحان میکنم ببینم چی میشه آخه هنوز دلم راضی نشده کوتاه کنم موهاشو
مامان امیرعلی گلی
9 تیر 93 17:31
آفرین چه کیک خشمزه ای بابا ماروزه ایم تزیینش هم حرف نداره
مامان سوده
پاسخ
مرسی عزیزم از اینکه به ما سر زدی میخوای واست یه کم بفرستم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
10 تیر 93 8:16
واااااای سوده جون عجب کیکی از طرف من مهیار سرآشپز رو بچلونش
مامان سوده
پاسخ
مرسی سعیده جون
مامان سارا
16 تیر 93 10:33
وای سوده جون دست و پنجت درد نکنه. عجب کیکی. آفرین به مهیار جون که به مامانش کمک میکنه و آفرین به سوده جون خوش ذوق و باسلیقه و خلاق و کدبانووووووووووو و هنرمنددددد.... اصلا همه چی تموممممممم
مامان سوده
پاسخ
سارا باز خجالتم دادی مرسی عزیز مهربونم