من اومدم با عکس های خوشگلم
یکشنبه 27 مرداد ساعت 5 بعد از ظهرمهیار جونو به مناسبت یک ساله شدنش بردیم آتلیه
ژست های مهیار تو آتلیه
برای دیدن همه عکس ها لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید
تازه وارد آتلیه شده بودیم
مهیار خیلی باهامون همکاری کرد به خاطر همین زیاد طول نکشید و بیشتر زمانمونو برای انتخاب عکس ها گذاشتیم
بعدشم کیکمونو بردیم خونه مامانی که دور هم باشیم آخه خاله جونم و پسر خاله هام هم اونجا مهمون بودن
این کیک خوشگل سلیقه بابا امینه که روز قبل واسه گل پسری سفارش داد
یه قسمتی از کیک هم که سمت چپ به هم خورده با وجود مراقبت های چهارچشمی ما مهیار تو اتلیه چنگ انداخته
مهیار وقتی شمعش روشن شد شروع کرد به فوت کردن اما شمع یکم سرسخت بود و خاموش نشد
مهیار خیلی دوست داره هر چی میخوره به بقیه هم بده و اونشب کلا هرچی میخورد یکم هم واسه پسرخاله من می برد
پسری حسابی خسته شده بود اما طبق معمول چون دوست نداره بخوابه یه کم خستگی می گیره و راه می افته
ممنونم که ما رو همراهی می کنین
تو پست بعدی عکسهای آتلیه رو میزارم