مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

مهیار و عمه نازی

1391/11/24 18:04
نویسنده : مامان سوده
948 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 17/11/1391 عمه نازی اومد تهران .شب رفتیم دنبالش تو فرودگاه مهیار جوجو داشت تو بغل بابایی بازی میکرد و می خندید .

عمه نازی اومد روبروش و طبق معمول بعد از کمی خیره شدن زد زیر گریه اونم چه گریه ای

طفلکی عمه نازی 

اما ناراحتی مهیار فقط یه ساعت ادامه داشت بعد از اون اینقدر با نازی جور شد که چشم ازش برنمیداشت و همش تو بغلش بود

niniweblog.com

الان چند روزه که عمه نازی پیشمونه و حسابی با مهیار جور شده

من و امینم یه نفس راحت کشیدیم

اینو عمه نازی الان گفت و من نوشتم برای گل پسر

باورم نمی شد که اینقدر بزرگ شده ،خوشگل شده .همش از خودم می پرسیدم این همون مهیار کوچولو منه؟ الان خیلی به مهیار عادت کردم . وقتی یه ساعت می خوابه دلم تنگ می شه چه برسه به این که برم مشهد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمد امين
24 بهمن 91 11:15
پس تا عمه جونش پيشتونه حســـــــــــــــــــابي سوئ استفاده كنيد و از استراحت شيرين لذت ببريد


آره عزیزم همین کارو کردم

مانلی مادر باران
24 بهمن 91 17:33
امان از این بچه های عمه باز باران هم عاشق عمشه بیچاره خاله ها (شوخی بود )

آره عزیزمعمه ها مهره مار دارن اما طفلی مهیار خاله نداره

مژده (مامان پردیس)
26 بهمن 91 21:11
ای جانم معلومه که نازنین جون حسابی دلش تنگ شده بوده. خیلی کیف میده بچه رو به یک نفر بسپاری و بری استراحت


موافقم صد در صد مژده جون
نوشين مامان آريا
28 بهمن 91 11:27
مهيار جونم چشمت روشن عمه جون اومد . كلي باهاش بازي مي كني عزيزم


دل شما روشن خاله جون
فائزه_مامان مهدیار
1 اسفند 91 17:29
خوش اومده عمه نازی
خوش به حالت مهیار جونی عمه داری مهدییار عمه نداره


آخی