واکسن 18 ماهگی
سه شنبه هشتم بهمن ماه واکسن 18 ماهگی مهیارو زدیم خب چی کار کنم اینقدر سرم شلوغه که نمی فهمم کی صبح شب میشه واقعا نمی تونم به موقع پست بذارم به نظر خودم مهم اینه که اینا رو ثبت میکنم حالا زمانش خیلی مهم نیست صبح زود بیدار شدیم و جوجو رو آماده کردیم . خیلی خوشحال بود که لباس پوشیده و می خواد بره بیرون خدا رو شکر این یکی هم به خیر گذشت البته مهیار یه کوچولو درد داشت و چند ساعتی وقتی راه میرفت پاش لنگ میزد مدام هم به من میگفت دد دد یعنی درد درد وقتی هم ازش میپرسیدم مهیار کجا واکسن زدی ؟ به پاش اشاره می کرد میگفت اووووخ آقا مهیار چند سالی از واکسن زدن راحت شد ...
نویسنده :
مامان سوده
0:43